تأثیر طرحواره محرومیت هیجانی بر روابط عاشقانه

تاثیر طرحواره محرومیت هیجانی بر روابط

هیچ چیز به اندازه ی عشق و رابطه ی عاطفی نمی تواند آینه ی درون انسان باشد. روابط عاشقانه ما اغلب تصویری از باورهای عمیق و ناهشیار کودکی مان هستند؛ باورهایی که گاهی همچون ریشه های پنهان در خاک ذهن، رفتارهای امروزمان را هدایت می کنند. یکی از مهم ترین این الگوهای پنهان، طرحواره محرومیت هیجانی است؛ الگویی که بسیاری از افراد را در چرخه ی تنهایی، بی اعتمادی و احساس «درک نشدن» گرفتار می کند.

افرادی که در کودکی از لحاظ عاطفی مورد بی توجهی قرار گرفته اند، در بزرگسالی نیز معمولاً همان حس محرومیت را در روابط عاشقانه بازآفرینی می کنند. آن ها ممکن است به ظاهر مستقل و قوی باشند، اما در عمق وجودشان با عطش فهمیده شدن، مهر دیدن و تأیید عاطفی زندگی می کنند. وقتی این نیاز برآورده نمی شود، رابطه به میدان جنگی میان «نیاز و ترس» تبدیل می شود.

در این مقاله بررسی می کنیم که تأثیر طرحواره محرومیت هیجانی بر رابطه دقیقاً چگونه است، چه نشانه هایی دارد، چه پیامدهایی بر کیفیت عشق و صمیمیت می گذارد و چگونه می توان از این چرخه ی تکراری رها شد.

طرحواره محرومیت هیجانی چیست و چگونه در روابط فعال می شود؟

طرحواره محرومیت هیجانی به معنای باور عمیق فرد به این است که هیچ کس نمی تواند نیازهای احساسی او را درک یا برآورده کند. این طرحواره معمولاً در اثر کمبود محبت، همدلی و درک هیجانی در دوران کودکی شکل می گیرد و به صورت ناخودآگاه در بزرگسالی در روابط نزدیک فعال می شود.

در روان شناسی طرحواره درمانی، این الگو یکی از طرحواره های بنیادین حوزه ی «قطع ارتباط و طرد» است. فردی که در کودکی بارها با بی توجهی عاطفی روبه رو شده، در بزرگسالی ممکن است دائماً از این بترسد که شریک زندگی اش او را رها کند، احساساتش را نبیند یا در زمان نیاز در کنارش نباشد.

 

زمانی که یک فرد عاشق می شود، خاطرات و احساسات گذشته در ذهن او مرور شده و فعال می شود. به همین دلیل، تأثیر طرحواره محرومیت هیجانی بر رابطه اغلب در قالب واکنش های افراطی، سوء تفاهم های عاطفی، یا احساس همیشگی «کمبود محبت» دیده می شود. فرد ممکن است از شریک خود توقعاتی بیش ازحد داشته باشد یا برعکس، کاملاً سرد و بی اعتماد رفتار کند تا از آسیب احتمالی پیشگیری کند.

در واقع، عشق برای او نه تجربه ای آرامش بخش بلکه صحنه ای است برای بازآفرینی ناخواسته ی گذشته ای که هرگز ترمیم نشده است.

طرحواره محرومیت هیجانی چیست

نشانه های حضور طرحواره در روابط عاشقانه

طرحواره محرومیت هیجانی در روابط صمیمی به صورت مستقیم خود را نشان نمی دهد؛ بلکه در پسِ رفتارهای ظاهراً منطقی پنهان می ماند. فردی که درگیر این طرحواره است، ممکن است حتی خود نداند که ریشه ی دلخوری ها و سردی هایش از کجاست.

بااین حال، چند نشانه ی شاخص وجود دارد که می تواند حضور این طرحواره را در روابط عاشقانه آشکار کند.

یکی از بارزترین نشانه های تأثیر طرحواره محرومیت هیجانی بر رابطه، احساس مزمن «نادیده گرفته شدن» است. فردی که این طرحواره را دارد، حتی در روابطی پر از عشق و حمایت نیز ممکن است حس کند طرف مقابل به اندازه ی کافی محبت نمی کند یا او را درک نمی کند.

برای مثال، ممکن است شریکش با عشق برایش کاری انجام دهد، اما ذهن طرحواره ای او می گوید: «او فقط از روی وظیفه این کار را کرد، نه از روی علاقه.» به همین دلیل، هیچ نشانه ای از عشق برای او کافی نیست. در عمق وجود، باور دارد که کسی نمی تواند احساساتش را بفهمد؛ در نتیجه همیشه احساس خالی بودن در رابطه دارد.

این احساس نادیده گرفته شدن باعث می شود فرد به تدریج از صمیمیت فرار کند یا از شریک خود انتظارات غیرواقعی داشته باشد. در هر دو حالت، رابطه به جای رشد، به سمت فرسایش می رود.

جذب مکرر شریک های سرد و بی احساس

از دیگر نشانه های مهم تأثیر طرحواره محرومیت هیجانی بر رابطه، تمایل ناخودآگاه به انتخاب افرادی است که از نظر عاطفی در دسترس نیستند. ذهن انسان تمایل دارد آنچه در گذشته ناتمام مانده را دوباره تکرار کند، به امید اینکه این بار نتیجه متفاوت شود. به همین دلیل، افراد دارای این طرحواره معمولاً جذب شریک هایی می شوند که شبیه والدین سرد و بی توجه دوران کودکی شان هستند.

این انتخاب های تکراری نوعی «بازآفرینی درد قدیمی» است. فرد با ورود به چنین رابطه ای در واقع تلاش می کند با عشق دادن به فرد سرد، کمبودهای دوران کودکی خود را جبران کند. اما نتیجه اغلب برعکس است: او دوباره احساس بی توجهی و رهاشدگی می کند.

به مرور، رابطه به چرخه ای از «امید و ناامیدی» تبدیل می شود؛ روزی با یک رفتار کوچک سرشار از عشق می شود و روز دیگر در خاموشی و بی اعتنایی غرق می شود.

 

پیامدهای فعال شدن طرحواره بر کیفیت ارتباط عاطفی

با فعال شدن طرحواره محرومیت هیجانی در رابطه، عشق وارد شده و جایگزین آرامش می شود. این امر در برخی موارد سبب شده تا عشق به عنوان یک منبع رنج و اضطراب تبدیل شود. فرد مدام در حالت انتظار برای دریافت محبت است، اما چون ذهنش فیلتر محرومیت دارد، حتی وقتی عشق را می گیرد، آن را احساس نمی کند.

این حالت، دو الگوی رفتاری متضاد را ایجاد می کند. در برخی افراد، طرحواره باعث وابستگی افراطی می شود؛ آن ها با کوچک ترین بی توجهی مضطرب و خشمگین می شوند و شریک شان را تحت فشار قرار می دهند. در دیگران، باعث انزوای عاطفی می شود؛ چون باور دارند هیچ کس قرار نیست احساساتشان را بفهمد، از صمیمیت می گریزند تا آسیب نبینند.

از منظر بالینی، تأثیر طرحواره محرومیت هیجانی بر رابطه معمولاً شامل پیامدهای زیر است:

  • کاهش اعتماد هیجانی میان زوجین
  • سوءتفاهم های مکرر در ابراز عشق
  • احساس عدم کفایت یا بی ارزشی در یکی از طرفین
  • شکل گیری الگوی «تعقیب کننده و گریزپا» (یکی می خواهد نزدیک شود، دیگری فرار می کند)

در طولانی مدت، این چرخه باعث فرسودگی روانی و فاصله ی عاطفی می شود. در حالی که در عمق این رفتارها، تنها یک نیاز وجود دارد: «درک و دیده شدن احساسات.»

راه های شناسایی و کنترل این طرحواره در رابطه

درمان و کنترل طرحواره محرومیت هیجانی به آگاهی و تمرین نیاز دارد. نخستین گام این است که فرد بپذیرد احساس کمبود عشق در رابطه لزوماً به معنای نبود عشق نیست؛ بلکه ممکن است ناشی از فیلتر ذهنی او باشد. یکی از روش های مفید در این مسیر، یادداشت برداری از موقعیت هایی است که در آن احساس محرومیت می کنید. سپس بررسی کنید آیا واکنش شما متناسب با واقعیت است یا بازتاب تجربه ای از گذشته دارد.

در روابط عاشقانه، گفت وگوی صادقانه و آرام با شریک عاطفی نیز اهمیت زیادی دارد. بسیاری از افراد درگیر این طرحواره، احساساتشان را پنهان می کنند یا در قالب انتقاد بیان می کنند. در حالی که بیان آسیب پذیرانه ی احساسات (مثلاً گفتن «احساس می کنم نادیده گرفته شدم» به جای «تو هیچ وقت حواست به من نیست») می تواند دیوارهای دفاعی را از میان بردارد.

نحوه شناسایی و کنترل طرحواره هیجانی
مطالعه بیشتر:شناخت اختلال اسکیزوئید

تکنیک های طرحواره درمانی در روابط

در درمان تخصصی، چند تکنیک کلیدی برای اصلاح تأثیر طرحواره محرومیت هیجانی بر رابطه به کار می رود. مهم ترین آن ها شامل موارد زیر است:

بازسازی کودک درون:

درمانگر به فرد کمک می کند تا کودک آسیب دیده ی درون خود را شناسایی کرده و با مهربانی از او مراقبت کند. این فرایند باعث می شود نیازهای هیجانی از طریق خودِ آگاه برآورده شوند، نه از طریق انتظار از دیگران.

گفت وگوی تصویری (Imagery Rescripting) :

در این روش فرد به خاطرات دوران کودکی بازمی گردد و با بازنویسی آن ها، تجربه ی جدیدی از دریافت عشق و حمایت در ذهنش می سازد.

گفت وگوی والد سالم و کودک آسیب دیده:

فرد یاد می گیرد به جای انتقاد از خود یا دیگران، با لحنی مراقبتی و مهربانانه با احساساتش برخورد کند.

آموزش مهارت ابراز هیجان:

افرادی که در کودکی یاد گرفته اند احساساتشان بی اهمیت است، باید دوباره یاد بگیرند آن ها را بیان کنند؛ بدون ترس از طرد شدن.

جدول زیر مراحل کلیدی در فرایند شناسایی و کنترل این طرحواره را نشان می دهد:

مرحله درمانی هدف روانی تمرین پیشنهادی
آگاهی از محرومیت شناسایی لحظاتی که احساس درک نشدن می کنید نوشتن روزانه احساسات و موقعیت ها
تنظیم هیجان کاهش واکنش های شدید در رابطه تنفس عمیق، مکث پیش از واکنش
بازسازی درونی مراقبت از کودک آسیب دیده گفت وگو با خود به لحن مهربانانه
ارتباط سالم ابراز صادقانه نیازهای عاطفی استفاده از جملات احساسی به جای سرزنش

 

چطور از تکرار الگوهای ناکارآمد عاطفی رها شویم

تکرار الگوهای ناسالم در روابط، نتیجه ی طرحواره های ناهشیار ماست. اگر بارها جذب شریک هایی می شویم که ما را نادیده می گیرند یا از ما فاصله می گیرند، این نشانه ی آن است که ذهن ما هنوز درگیر همان طرحواره قدیمی است. برای رهایی از این چرخه، باید بین «عشق واقعی» و «تکرار درد قدیمی» تفاوت قائل شویم.

در قدم اول، لازم است نسبت به انتخاب های خود آگاه تر شویم. هر بار که جذب فردی سرد یا بی توجه می شوید، از خود بپرسید: آیا این شخص واقعاً مناسب من است، یا صرفاً الگویی آشنا از گذشته را بازتولید می کند؟

قدم دوم، تقویت منبع عشق درونی است. تا زمانی که احساس ارزشمندی و دیده شدن را از دیگران طلب کنیم، درگیر همان تله خواهیم بود. یادگیری خودمراقبتی، گفت وگوی درونی مثبت و تمرکز بر نیازهای هیجانی خود، پایه ی رهایی از این چرخه است.

در نهایت، برای بسیاری از افراد، همکاری با درمانگر متخصص در حوزه ی طرحواره درمانی یا درمان روابط، می تواند نقطه ی تحول باشد. درمانگر کمک می کند فرد بین احساسات واقعی و واکنش های طرحواره ای تمایز قائل شود و به جای تکرار گذشته، الگوهای سالم تری از عشق را تجربه کند.

جمع بندی

تأثیر طرحواره محرومیت هیجانی بر رابطه، یکی از پیچیده ترین و درعین حال پنهان ترین عوامل در ایجاد نارضایتی عاطفی است. این طرحواره باعث می شود افراد در روابط خود همواره احساس کنند چیزی کم است، حتی وقتی در کنار شریکشان هستند. آن ها در واقع با کمبودهای دوران کودکی خود درگیرند، نه با واقعیت فعلی رابطه.

شناخت این الگو، نخستین گام در تغییر آن است. وقتی فرد بتواند تشخیص دهد احساس تنهایی اش از کودکی سرچشمه می گیرد، نه از بی توجهی واقعی دیگری، مسیر درمان آغاز می شود. عشق سالم زمانی شکل می گیرد که هر دو نفر بتوانند از نیازهای هیجانی خود آگاه باشند و با همدلی به آن پاسخ دهند.

بازسازی رابطه با خود، کلید نجات از تله محرومیت است. وقتی یاد بگیریم خودمان به خود عشق بورزیم، دیگر نیازی نیست برای دریافت مهر، در روابط نابرابر باقی بمانیم.

 

سوالات متداول درباره ی تاثیر طرحواره محرومیت هیجانی بر رابطه

۱. آیا طرحواره محرومیت هیجانی همیشه باعث شکست عاطفی می شود؟

خیر، اما اگر بدون آگاهی مدیریت نشود، احتمال بروز سوءتفاهم و دلخوری در روابط بالا می رود. با درمان و شناخت، می توان رابطه ای سالم و رضایت بخش داشت.

۲. از کجا بفهمم در رابطه دچار طرحواره محرومیت هیجانی هستم؟

اگر اغلب احساس می کنید شریک تان شما را نمی فهمد، محبت کافی نمی دهد یا همیشه باید برای توجه تلاش کنید، احتمال وجود این طرحواره در شما بالاست.

۳. چگونه می توانم این طرحواره را در رابطه کنترل کنم؟

با تمرین ابراز احساسات، گفت وگوی صادقانه، آگاهی از الگوهای تکراری و همکاری با درمانگر متخصص، می توان به تدریج واکنش های طرحواره ای را کاهش داد.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

7 + هفت =